آرامش یا آسایش

خدا واسه من بسه.آزامش-۱

آدمهای مهربون خود انتخاب کرده اند که نبینند و و نشنوند نه اینکه نمیفهمند، هرگز به اونا زخم نزنید که گوشه قلب خدارو زخمی می کنید.

هر انسانی حسب تجربه و اطلاعات کسب شده خود، دارای منش و حتی تز در خصوص سبک و راه و روش بهتر زندگی است من که میگم در خیلی از اوقات بهترین کار هیچ کار نکردنه یعنی نهی از انجام هر کاری، مثال میزنم مثلا زمان عصبانیت. حال در خصوص کسب آرامش میخوام بگم که سه نهی وجود داره که به آرامش منتهی میشه.

آرامش-۳٫jp

 

  1. به گذشته فکر نکردن
  2. نگران آینده نبودن
  3. ایست، توقف کامل در مسیر تفکر دائم به حرفهای مردم.

وای که عدم توجه به این سومی چه اثر مخربی داره، خیلی از آدما اصلا زندگی میکنن بخاطر طرز فکر مردم نه برای مردم، نگران بودن برای همنوع بسیار عمل پسندیده ای است ولی وقتی ما همواره نگران حرف مردم هستیم یه بار سنگینی را همیشه در ذهن خود حمل میکنیم که انرژی زیادی را از ما میگیرد.

آرامش-۲

برای دست یابی به آرامش آیا آسایش ضروری است؟

یه ضرب المثل انگلیسی هست که میگه سه تا از با ارزشترین دارایی های بشر بترتیب عبارتند از:

  1. سلامتی
  2. دلار آمریکا
  3. پوند انگلستان

این معنیش این نیست که ارزش دلار از پوند بالاتره بلکه بدان معنی است که در دنیا هییییییچ چیز با ارزشتر از سلامتی انسان نیست ولی اگه ده مورد با ارزش دیگه بعد از سلامتی بخواهیم نام ببریم میتوان فقط از پول حرف زد، اصلا پول حلال مشکلاته.

آرامش-۵

خب حالا این سه یا بهتره بگم دو با ارزشترین دارایی بشر را داری، سوال اینجاست آیا حس برتری و خوبی به انسان دست میده؟ آدم سالمی از دیدگاه جسمانی را در نظر بگیرید که چپش هم پره آیا احساس خوشبختی میکنه من که میگم صرفا نه.

وای به حال آدمی که برای رسیدن به آرامش، آسایش را هدف قرار دهد. بیائید مثل همیشه دید واقع گرایانه را چاشنی کنیم. 

آرامش

آرامش و سلب آرامش

در صورت عدم آشنایی به کنترل محرک سلب آرامش، این دو همواره همانند دو قلوهای بهم چسبیده کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت یعنی میبایست همیشه و همیشه دنبال شناسایی این محرکها و روان بگم کنار گذاشتن آنها از زندگی شخصی خود شد. زیباتر اینکه آرامش امروز را نباید فدای آسایش فردا نمود.

اگه انسان بتونه نگاهشو عوض کنه و به این باور برسه که در کمال آرامش وسایل آسایشو میتونه بدست بیاره و این کسب خیلی قشنگتره ، اونوقت میشه این تز زیبارو که خودش یه رازه افشا کرد که آرامش پلی است برای رسیدن به آسایش.

من که میگم دارا بودن آسایش به منزله وجود آرامش نیست، کما اینکه آسایش برگ در اینه که به شاخه های درخت تکیه کنه ولی به نظر من برگ از درخت سیر میشه و جدا میشه، مثلا در این زمینه به  صراحت میشه گفت پیشرفت کلید رسیدن به آرامش نیست بلکه آرامش کلیدی است برای پیشرفت و در نهایت خوشبختی.

در کل:

راز آرامش در آرزو نداشتن است، در حال زندگی کنیم و گذشته و آینده را در چرخه ذهنی زندگی رها کنیم.

3 دیدگاه در “آرامش یا آسایش”

  1. بیا بـــرویم … آن سوی هرچه حرف و حدیث امروز است همیشــــه سکوتی برای آرامش و فراموشی ما باقیست …

    سیدعلی صالحی

  2. به نظر من وقتی آرامش داشته باشیم آسایش هم داریم طبق مطلبه خودتون این دو به هم چسبیدن وقتی یکی هست دومی هم هست و آرامش یعنی اینکه برای خودمون زندگی کنیم فارق از اینکه مردم چه چیزی قراره بگن یا چه تفکری در مورد ما ممکنه داشته باشن به نظر من ما هر کاری انجام بدیم باز هم مردم حرف خودشونو میزنن و به نظرشون ما اشتباه میکنیم و اینطور ما نه برای خودمون زندگی کردیم نه برای مردم چون نمیشه همه مردم رو راضی کرد ما حتی نمیتونیم جوری زندگی کنیم که پدر و مادرمون میپسندن چون بالاخره پدر یه نظر داره مادر یه نظر دیگه و به همین ترتیب تمام اعضای خانواده یه نظر دارن و ما اگر بخواییم طبق نظر تک تک افراد زندگی کنیم دیگه خودمون نیستیم پس بهتره جوری زندگی کنیم که خودمون دوست داریم و تو آرامش و آسایش هستیم وقتی تو آرامش باشیم همه چیز داریم سلامتی داریم خوشی داریم اعصابه راحت داریم و کار خوب هم داریم و پول هم هست چون وقتی ما سلامت باشیم میتونیم کار کنیم وقتی اعصابه راحت داشته باشیم تو محل کار راحتیم و لازم نیست با همه درگیر بشیم و در آخر از محل کار استعفا بدیم و بیاییم بیرون.آرامش به همراه خودش همه چیز میاره فقط کافیه دیدمون رو نسبت به دنیا عوض کنیم. من خودم یه زمانی فقط به فکر این بودم که یه جوری رفتار کنم که مادرم دوست داشته باشه جوری لباس بپوشم که مردم دوست دارن و پدر و مادرم دوست دارن خلاصه من دیگه خودم نبودم تا زمانی که دیدم خودمو گم کردم و همش استرس دارم و آسایشی نداشتم چون همش به این فکر میکردم که مامانم ازم راضیه یا مردم چی میگن آرامشم از دست رفته بود ولی وقتی به روانشناس صحبت کردم و کم کم خودم شدم دیدم واقعا چقدر خوبه برای خودم زندگی کنم و حالا آرامش دارم آسایش دارم و مردم هر چیزی که دوست دارن فکر کنن من الان آرامشم رو با هیچ چیزی عوض نمیکنم و جوری زندگی میکنم که خودم دوست دارم و حالا چون آرامش دارم همه چیز دارم زندگی آرومی دارم دوستانه خوبی دارم کاره خوبی دارم و دنیا زیباست و پر از زیبایی، دنیای من حالا زیباست چون آرامش دارم. پس برای پیدا کردن آرامش باید تو خودمون جستجو کنیم و برای خودمون زندگی کنیم و بیاییم از همین حالا شروع کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *