2 دیدگاه در “خواب”

  1. صحبت شما و د.ارت درسته ولی اگر بر اساس فلسفه بخواییم بگیم نمیتونیم حتی بگیم ما چون فکر میکنیم پس هستیم. توی یه کتاب فلسفی به اسم دنیای سوفی خوندم که همه شخصیتهای داستان از ابتدای داستان در حال زندگی معمولی خودشون بودن و در انتهای کتاب مشخص شد که این زندگی این افراد که زنده هستند در واقع در ذهن یه پدری که دخترش رو دوست داره و میخواد برای داستان بنویسه هستش .توی این کتاب همه فکر میکردن و همه کارهای روزمره خودشون رو انجام میدادن و نتیجهی آخر کتاب این بود که یکی از شخصیتهای داستان گفت شاید زندگی همه افراد شاید واقعی نیست و دارن در ذهن یه نفر زندگی میکنن واقعا شاید زندگی همه ما هم همین باشه ما شخصیتهای یه داستان هستیم و داریم فکر هم میکنیم ولی زندگیمون رو یه نفر دیگه داره مینویسه. اگر بخواییم فلسفی فکر کنیم هیچ چیزی رو نمیشه دال بر بودن دانست.

    1. درود بر شما فرانک عزیز ممنونم از نظز قابل تعمق شما
      ببینید این پدر فکر می کرده پس وجود داشته “دکارت” هم همینو میگه و بعنوان یه دانشمند اینو ثابت کرده که I think therefore I am من فکر میکنم تفکر دارم پس من وجود دارم من که نمیتونم کلامی بر خلاف نظریه یه دانشمند بزنم مطئنم برا شما هم بواسطه ضعف من در بیان کلمات سو تفاهم بوجود اومده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *