- آیا میدانید غار تنهایی کجاست؟
- آیا حریم خصوصی مختص دوران تجرد است؟
- آیا زن و شوهر یک روح در دو جسم هستند؟
- تعریف زندگی شخصی چیست؟
- آیا اصلا مرز تعریف شده ای در این زمینه، بین عاشق و معشوق وجود دارد؟
جواب اینجاست:
انسانی که احترام به حریم خصوصی دیگران را وظیفه خود می پندارد از اعتماد به نفس فردی بالایی برخوردار است اگر چه حریم شخصی در یک قالب تعریفی نمی گنجد ولیکن حریم خصوصی هر فرد یعنی “حق داشتن تنهایی”
البته در اینجا فقط از حریم خصوصی معنوی صحبت میشود یعنی حریمی که قائم به شخص است، حریمی که لزومی برای قانع کردن دیگران نیست بلکه حدود آن میبایست توسط دیگران مراعات شود، بله فقط دیگران.
نه مرادم، نه مریدم، نه پیامم، نه کلامم، نه سلامم، نه علیکم، نه سپیدم، نه سیاهم،………… نه چنانم که تو گویی، نه چنینم که تو خوانی، نه آنگونه که گفتند و شنیدی، نه سماعم، نه زمینم، نه به زنجیر کسی بسته و برده ی دینم، ………… نه سرابم، نه برای دل تنهایی تو جام شرابم، نه گرفتار و اسیرم، ………… نه حقیرم، نه فرستاده پیرم، نه به هر خانقاه و مسجد و میخانه فقیرم،………… نه جهنم، نه بهشتم، نه چنین است سرنوشتم، این سخن را من از امروز نه گفتم نه نوشتم، بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم، ………… حقیقت نه به رنگ است نه به بو، نه به های است نه به هو، نه به این است و نه او، نه به جام است و سبو، ……….. گر به این نقطه رسیدی به تو سربسته و در پرده بگویم، تا کسی نشنود این راز گهربار جهان را، آنچه گفتند و سرودند، تو آنی، خود تو جان جهانی، گر نهانی و عیانی، تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی، ………… تو ندانی که خود آن نقطه عشقی، تو اسرار نهانی، همه جا تو، نه یک جایی، نه یک پایی، همه ای با همه ای، ……….. تو سکوتی، تو خود آن باغ بهشتی، ملکوتی، تو بخود آمده از فلسفه ی چون و چرایی، ………… به تو سوگند که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی، در همه افلاک خدایی، نه که جزئی، نه چون آب در اندام سبوئی، خود اوئی، به خودآی تا به در خانه ی متروکه ی هر عابد و زاهد ننشینی و به جز روشنی و شعشعه ی پرتو خود هیچ نبینی و گل وصل نچینی.
اجرای حریم خصوصی کاملا تربیتی است که می بایست از اوان کودکی به بچه هامون آموز ش دهیم تا این امر نسل به نسل بچرخد که البته خود یاد بگیریم تا توجیه نکنیم. موارد ذیل را با هم مرور میکنیم تا بدانیم و بفهمیم که هر کدام به یک پاک کن قوی برای از بین بردن این غلط ها از وجودمان احتیاج داریم.
- عده ای دوست داشتن بیش از حد را بهانه ای برای این تجاوز میدانند مثلا نگرانی زن به همسر ویا باالعکس که دلیل آن دلسوزی بیش از حد بیان میشود.
- عده ای بهانه کمک را سرلوحه شعارهای خود قرار داده و میگویند ما باید به هم کمک کنیم و بعد اجازه هر نوع دخالتی را به خود میدهند اینگونه افراد مثلا خیر خواه هستند و با همین دید همواره وارد حریم خصوصی میشوند.
- عده ای مهم بودن بعضی از اطرافیان را بهانه کرده و هی میخواهند از کار طرف مقابل سر در بیاورند اینگونه افراد شعار محبت را روی پلاکارد قلب خود نوشته اند.
- عده ای هم که شورشو در آورده و میگویند که آبروی تو آبروی من است و من نمیزارم تو آبروریزی کنی اصلا این آبروی مملکت است و یا اینکه ما توی محله آبرو داریم من باید همه چیرو بدونم تا مواظب باشم تو آبروریزی نکنی یا اینکه ما همه اعضای یک ساختمانیم و باید بدونیم که ساکنین طبقه بالایی چیکار میکنند اینگونه افراد احساس میکنند که خیلی صمیمی هستند.
- عده ای هم به حکم سرپرستی تمامی دخالتها را از دید انجام وظیفه می بینند و میگویند که مثلا من پدر تو هستم یا من شوهر توام و این وظیفه من است که نذارم تو لطمه بخوری، واقعا که.
ما نباید به صرف اینکه کلید داریم در زدن قبل از ورود را از یاد ببریم، نباید به صرف اینکه همسر او هستیم سراغ جیب کت او، کیف و یا موبایل او برویم، ما نباید به صرف اینکه من میخواهم کشوها را مرتب کنم و او مثلا پسر من است خود را قانع کنیم که اجازه بازرسی داریم، ما حق نداریم تصور کنیم که مجاز به کندوکاو ذهنی افراد هستیم و بالاخره ما نباید مسیر فکری افراد را به سمتی سوق دهیم که انسانها تنها مکان خصوصی را سرویس بهداشتی بدانند، با تعرض به حریم شخصی دیگران در هر شرایطی هم اعتماد به نفس دیگران بالاخص کودکان را از بین میبریم و همچنین در موارد بیشماری باعث تخریب یک رابطه و یا یک خانواده می شویم، بد روزگار اینه که وقتی کوری به آدم دیگه برخورد میکنه بهش بگه مگه کوری.
یکی از دوستان عزیزم امروز سوال خوبی رو مطرح کرد که اگر یه فلشی رو که از یه دوست یا همکار جهت ریختن یک برنامه و یا هر چیز دیگری به دست ما رسیده باشه چند درصد از ما توی خلوت خودمون یه فایلی رو که توی اون فلش از قبل مونده رو باز نمی کنیم؟ راستی شما چی فایل دوستتونو باز میکنید؟
غار و تنهایی ؟
غاری که سرد و بن بست است و ارامشی که انسان تنها، کسب میکند ولی حقیقی نیست …برای انسانی که بصورت اجتماعی افریده شده درونگرایی یک اختلال روانی است پس بهتر است با دید بازتری به غار و تنهایی نگاه کنیم …
در مورد احترام به حریم خصوصی بحث جداست و مسلم است که این اخلاق پسندیده ای هست که بعضی داریم و …
چرا از دیوار اعتماد ننوشتین ؟ دیواری که اگر باشد هیچ گزندی به داخل خانواده ها نمیرسه …
ممنون
لزوما غار تنهایی محل خاصی نیست. همینکه یک نفر بخواهد تنها باشدو کسی مزاحم وی نشود این تنهایی و خلوت با خود غار تنهایی ست وقتی شخصی به شما میگوید دوست دارد با خودش «خلوت» کند یا دلش میخواهد زمانی را فقط به «خودش» اختصاص دهد، نباید از این جملهها برداشت شخصی کنید. پاسخ شما میتواند به همین سادگی باشد که: «بسیار خب، از وقتی که داری لذت ببر و هروقت برگشتی، من همینجا خواهم بود.» با اینکه ابراز چنین پاسخی برای شما سخت است یا حتی قابلقبول نیست اما اگر به برخی چیزها نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد که چرا افراد گهگاه نیاز دارند به غار تنهاییشان برگردند تا زمانی را با «خودشان» تنها باشند. قسمتی از مغز به ما کمک میکند زمان و مکان را از هم تشخیص دهیم.یعنی افراد خودآگاهی نسبت به زمان و مکان اختصاصی برای خودشان دارند، زمانی فقط برای «خودشان».وقتی فردی میگوید: «به فضا نیاز دارم» یا «میخواهم زمانی را به خودم اختصاص دهم،» یادتان باشد مشکل از شما نیست! موضوع فقط مقدار زمان و فضایی است که او نیاز دارد تا دوباره خودش را پیدا کند و انرژی لازم را برای بازگشت به سوی شما را به دست آورد.ما باید مدت زمانی منتظر بمانیم که ممکن است این زمان به یک روز یا دوروز هم برسد تا دوستمان یا همسرمان یا شخصی که دوستش داریم و نیاز به تنهایی داشته ازغار تنهایی برگردد. اگر بعد از این مدت برنگشت و در غارش ماند. با یک تماس پیامکی یک سوال ساده بپرسیم :«نظرت راجع به فلان برنامه تلویزیون چیه؟» یا «دیدم فلان برنامه مورد علاقه ی تورو داره نشون میده خواستم بهت خبر بدم ببینی!» بنابراین طوری با شخص صحبت نکنید که انگار اتفاق بدی افتاده!از او نپرسید: «هنوز دوستم داری؟» یا «چه احساسی داری؟» یا حتی بدتر: «فکر کنم باید راجع به رابطهمان صحبت کنیم!» این حرفها باعث نزدیکتر شدن او نمیشود بلکه کیلومترها از شما دور خواهد شد.
و در آخر حریم شخصی یا زندگی خصوصی مختص به همه افراد یا همه سنین میباشد و مختص مجردها نیست همیشه افراد یه رازهایی دارند که نباید در آنها تجسس کرد و اصرار داشت تا افراد این موضوعات را بگویند و این اصرار خود یعنی تجاوز به زندگی یا حریم خصوصی افراد اگر فردی بخواهد مارا به حریم شخصی یا زندگی خصوصی خود راه میدهد.پس تجسس و پرسش در مورد زندگی افراد ممنوع است و نباید این حس کنجکاوی رو به حساب دلسوزی یا خیلی اسامی دیگر توجیه کنیم و کار خود را توجیه کنیم. به زندگی و حریم شخصی افراد احترام بگذاریم.
کاملا نظرتان منطقی و صحیح است.در این مواقع بدترین حرف این است که ب شخص اصرارکنیم که چی شده؟چرا تو خودتی؟و شروع کنیم به طبابت و تند تند حرف زدن و نصیحت کردن.این افراد افسرده نیستند بلکه گاهی نیاز به خلوت دارند تا روحشان را از سکوت و تفکر سیراب کنند.گاهی این غار مکانیست برای گریستن و گاهی نوشتن و گاهی یک چُرت خواب برای دوباره شارژ شدن.گاهی خیره به نقطه ای دور و فکرکردن به یک زمانِ دور.دردوران مجردی وسعت این غار بیشتر است و گاهی آرزو داری که صخره هایش ریزش کند و جلوی دهانه ی غار را بگیرد تا کسی نتواند داخل شود.باید به حریم شخصی احترام بگذاریم و با سوال های بیجا اعصاب شخص را بهم نریزیم.در دوران تجرد و تأهل هرکسی حق دارد گاهی باخود خلوت کند تا بتواند نقشه ی راهش را مرور کند و انرژی بیشتری را ذخیره کند برای ادامه ی زندگی.
مهدی جان ممنونم از اینکه وقت گذاشتید. من به آمار زمین مشکوکم
اگر این سطح پر از آدمهاست
پس چرا اینهمه آدم تنهاست