- ای بخت که همچو ماه، دستخوش تعییر واقع میشوی، پیوسته در تکاملی و گاها” باریک همچون هلال.
- زندگی نفرت انگیز، در ابتدا ظلم روا میداری و پس از آن تسلی بخش میشوی و با آگاهی ذهن، در بازی بسر میبری.
- فقر، قدرت را همچون یخی ذوب میکند.
- سرنوشت همچون دیوی است توخالی.
- ای چرخ فلک تو چون بد نهاد انگاشتی، دگر آسودگی بیهوده است.
- پیوسته در هیچ محو شوی، در سایه و آنسوی نگاهم مرا آلوده گردانی و بدینسان سرمست، کمر عریان در پیشگاه پلیدت، در سلامت ذهن و تن،سرنوشت در تضادی علنی با من است.
- بر من میراند، مرا خاک مال میکند، همچون غلام حلقه بگوشش، پس در این زمان، بی هیچ درنگی به رعشه در آور تازیانه را، چون که سرنوشت بر زمین افکند روئین تن را.