من با تو هستم و با تو این دنیارو عشقه….. مثل فرشته ای و با تو این دنیا بهشته
خیلی تجربه کردم تا متوجه بشم عشق چیزی نیست که با خواهش بدست بیاد. باید توش غرق شد اوایل فکر میکردم انتهای دوست داشتن عشقه، بعدها متوجه شدم که چقدر با هم متفاوتن البته منم مثل خیلی آدمای دیگه بعضی قضایارو دیر متوجه میشم ولی خدایا از اینکه اینو بهم فهموندی سپاسگزارم.
اخیرا یه دوستی مطلب نقل قول زیرو برام میل کرده بود که خوندنش خالی از لطف نیست .
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سرزند، کم ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست،و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند
عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت
عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کندو باخود به قله ی بلند اشراق می برد
عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را دردوستمی بیند و می یابد
عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق
عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن
عشق بینایی را می گیرد
عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار
عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر
از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر
عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد
عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست
عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را
او از دوست در خود دارد، داشته باشند
در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”
عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد
دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست
دوست داشتن را:
- نه می گویند
- نه می نویسند
- نه ثابت می کنند
- نه نشان می دهند
- نه طلب می کنند
بقول بزرگی کسانی که شما را دوست دارند همواره دوست دارند و کنارتان می مانند و اگر هزار دلیل برای رفتن وجود داشته باشد یک دلیل برای ماندن خواهند یافت.
در واقع اگه یکی بهت گفت عاشقتم خب میتونی باور کنی چون شخص از نیمه عاطفه و احساس چیزی بیان کرده که واقعا قابل احترامه ولی اگه کسی گفت دوست دارم، تا رسیدن به تمامی باورهای قشنگ دوست داشتن اصلا باور نکن. میدونید میخوام بگم بر خلاف باور عمومی اول عشق میاد سراغ آدما و به مرور که عمیق شد به دوست داشتن تبدیل میشه، دوست داشتنی که چون بر پایه عقل و ادراک آدمی بیان شده ابدی است.
عشق یعنی حسرت پنهان دل
زندگی در گوشه ویران دل
عشق یعنی سایه در یک خیال
عشق یعنی آرزوی سرکش و گاهی محال
شاید عشق بتونه یه جاده یه طرفه باشه ولی عمق وجودی دوست داشتن بر پایه فرد بنا شده و دریافت اونم خیلی جای تعمق داره.
باب مارلی میگه:
می گویی دوست دارم زیر باران قدم بزنم اما وقتی باران می بارد چتر به دست می گیری،
می گویی آفتاب را دوست دارم ولی زیر نور آفتاب دنبال سایه میگردی،
می گویی باد را دوست دارم ولی وقتی باد می وزد پنجره را می بندی،
حالا دریاب وحشت مرا وقتی می گویی دوست دارم.
تا خون در رگهایم جاریست دوستت دارم
مهربانم دوستت دارم.
توی یه جمله ، دوست داشتن یعنی اینکه اولین هدیه ماندگار رو که ازش میگیری، قلبش باشه.