الهام یا وحی inspiration or revelation

زمانیکه شخص از امور متافیزیکی که مربوط به حواس ظاهری نیستند، مثلا” همان گونه که انسان خوابی می‌بیند، این دیدن و شنیدن در خواب، با چشم و گوش ظاهری نیستند، ولی آن شخص میتواند از ادراکات روحی و معنوی آگاه شود و سپس آنرا در روزمره خود ببیند اصلا مکاشفه همینه، حالتی است بین خواب و بیداری. عبارت است از سیرکردن روح، به مطالعه در امور غیبی.

رنه دکارت ریاضیدان، دانشمند و فیلسوف فرانسوی که شکست نور در فیزیک را کشف کرد، با استفاده از یک سیستم شک علمی، حواس و عقل را کنار گذاشت و مبانی معرفتی جدیدی را بر اساس این شهود که وقتی تفکر است، وجود، جریان دارد را بنا کرد. رنه دکارت این تئوری خود را در قالب جمله مشهور من فکر می کنم، بنابراین من هستم بیان کرد.”I think, therefore I am” اینکه در همه چیز میبایست شک کرد. هرچیزی را که بشود درباره‌اش شک کرد، باید شک کرد. می‌توان به جهان خارجی شک کرد. به نمود بیرونی خود، یعنی جسم شک کرد. اما وقتی به نمود درونی خود می‌نگریم، به اینکه در حال شک کردن هستیم به اینکه در حال تفکر هستیم، دیگر نمی توان به آن شک کرد. وجود تفکر دال بر وجود یک متفکر است. اگر تفکر می‌کنم پس هستم. و اینجاست که دکارت به آن نتیجه‌گیری معروفش می‌رسد: من فکر می‌کنم، پس هستم!

من نمیدونم این مطالب الان به ذهنم رسید یا قبلا توو خواب به سراغم اومده بودند ولی اینو میدونم که برا پیشرفت و رشد فردی خودمون باید به احساساتمون احترام بزاریم و بدونیم که ممکنه اونا توو خواب بهمون الهام شده اند درست یا غلطش اصلا مهم نیستند مهم اینه که رخدادهای پیش رومونو بهش ارچ بنهیم و ازشون استقبال کنیم و ازشون نترسیم که ساختن ترس از ساختن دیوار راحت تره همین. یه بزرگی میگه if you think the price of willing is too high, wait to get the bill of regret