شکست عشقی ۹

همش خودمو سرزنش میکردم که من با اون دختر بد رفتار کردم اصن چرا من خب مث یه جنتلمن نرفتم جلو و رو در رو یا بقولی فیس توو فیس بهش نگفتم که من مال این حرفا نیستم که کسی رو دوست داشته باشم و تنهاش بزارم اصن مگه میشه اینطور بشه که تو یه نفر رو دوست داشته باشی و کنارش نباشی راستشو بخوای اونموقع میگفتم نه نمیشه ولی الان میگم میشه خوبم میشه ولی شرایط اونموقع و احساس اونزمان بمن میگفت که اگه بهش پایبند بشی دیگه نمیتونی بری سر کار منم من مشتاق این بودم که تجربه کاری کسب کنم ولی هر چی بگم واقعیت اینه که من جرات گفتن این مطلب رو نداشتم برا همین تا مدت ها درگیر خودم بودم بهرحال اولین سفر برا تعمیرات ادواری یه کشتی رفتیم سنگاپور و چند ماهی هم اونجا بودیم و کلی خاطره ساختم، راستی پیشنهاد میکنم حتما” از جزیره سنتوزا دیدن کنید که خیلی خفن ه. اونموقع که یه رقص نور توو شب داشت همراه با فواره های آبی که آدمو مجذوب خودش میکرد من که خیلی حال کردم.

 

 

 

 

 

توو یکی از خیابون گردی های همیشگیم وارد یه پاساژی شدم، اونروز اصلا قصد خرید نداشتم همینطور که دور میزدم و در واقع خرید پشت شیشه ای میکردم بطور اتفاقی وارد فروشگاهی شدم که با ورود من یه دختر برا پرزنت کردن لباسهائی که من نیاز دارم بسمت من اومد و ازم پرسید چجوری میتونم کمکتون کنم منم بدون فکر و درنگی سوال رو با سوال جواب دادم که: چجوری میتونی کمک کنی گفت من میتونم اون لباسی رو که میخوای بهت معرفی کنم در اون خصوص راهنمائیت کنم. آخه من اصن لباس نمیخوام پس دنبال چی میگردی؟ نمیدونم ازم پرسید کجائی هستی ؟ خودمو خیلی کامل معرفی کردم که کی هستم و از کجا اومدم و چیکاره هستم و …. خودش سر صحبت رو باز کرد و گفت منم نمیدونم برا چی اینجا دارم کار میکنم اصلا نمیخواستم یه فروشنده بشم، تا دیدم دوس داره حرف بزنه گفتم دوس داری بریم بیرون با هم یه دوری بزنیم؟ بزار ببینم رئیسم چی میگه ظاهرا” بخت با من یار بود و چون وسط هفته بود اونم بهش اجازه داد فقط دو ساعت بره بیرون و برگرده منم که ازش خوشم اومده بود خب دوست داشتم باهاش قدم بزنم بهرحال بیرون از فروشگاه هم برا اون خوب بود هم برا من که کلی حرف داشتم که باهاش بزنم متوجه شدم که از اینکه توو اون فروشگاه کار میکنه ناراحت نیست بلکه از بلابکلیفی که داره ناراحته چون با پدر و مادرش زندگی میکنه که قراره همگی مهاحرت کنند و برن ژاپن!!! از اونروز ببعد رنگ زندگی برام عوض شده بود و فکر میکردم چه خوبه که من با یه نفر غیر ایرانی زندگی کنم آخه اون سالها، منم مثل دختر ها قبل دوستی و حین دوستی و بعد اون به ازدواج فکر میکردم شاید میخواستم تنهائی هام پر بشه شاید نیاز جنسی داشتم شاید نیاز به یه همراه یه همسفر داشتم که دنیامو باهاش پر کنم که الان میدونم نیاز هر کدوم از اونا به تنهائی فاجعه هست، روز ها و هفته ها خیلی سریع میگذشت و من بیشتر بهش علاقه مند میشدم هر دفعه که میدیدمش انگار نیمه گمشدم رو میبینم بعضی وقتا واقعا دلم پر میکشید که ببینمش که خیلی وقتا نمیتونستم برم ولی با دیدن هر بار، علاقم بهش بیشتر میشد.

سنگاپور

یه حس لطیفی داشت که من در کنارش خودم نبودم که الان متوجه شدم که اینم اصلا خوب نبود بلکه احساس کاملی میکردم اون زمان ها فقط میخواستم یکی کنارم باشه چون حس نیاز داشتم در واقع فرار به جلو، ولی خب قشنگ بود همه چی زیبا بود.

وقتی کارم توو سنگاپور تموم شد و باید توو چند روز بعدش برمیگشتم به ایران نمیدونستم باید چیکار میکردم فقط یه چیزی رو خوب تجربه کرده بودم و فهمیده بودم که نباید اتفاق قبلی تکرار میشد و من بدون اطلاع ترکش میکردم. باید با هم حرف میزدیم شاید یه چاره یه راه حل مناسبی بفکرمون میرسید شاید مسیر زندگیمون خیلی خوب عوض میشد ولی اتگار نه فرقی نکرد با مطرح کردنش فقط غم و غصه هامون بیشتر شده بود و دیگه حرفی برا گفتن نداشتیم انگار دنیا تموم شده انگار قراره زندگی هر کدوم از ما به خط پایان رسیده باشه.

یادمه وقتی قرار بود یه شبی که سنگاپور رو ترک کنم صبحش رفتم سر کارش ولی همونی که من با بی رحمی با کس دیگه انجام داده بودم برام اتفاق افتاد یعنی اصلا اون روز سر کار نیومده بود و نتونستم باهاش خداحافظی کنم اصلا خداحافظی چیه چه رسم بیخودی چه لحظه ناراحت کننده ای و این شد که دیگه ما همدیگرو ندیدیم و وقتی یاد اون لحظه میوفتم دلم دوباره پر میزنه که ایکاش میشد حتی برا چند ثانیه میتونستم ببینمش.

 

شپرد پای Shepherd’s pie

مواد لازم

  1. گوشت چرخ کرده ۲۰۰ گرم
  2. پیاز ۱ عدد
  3. سیب زمینی ۲ عدد بزرگ
  4. قارچ و ذرت ( اختباری )
  5. سیر ۱ عدد
  6. آویشن
  7. نخود سبز ۱۰۰ گرم و ذرت (اختیاری)
  8. سس گوحه به مقدار لازم
  9. هویج ۱ عدد

سس بشامل: آرد ۲ ق.غ. کره ۵۰ گرم و شیر ۱ لیوان

نمک و فلفل

شپرد پای

نکات کلیدی:

  • در انگلستان و حتی در ایران به پای گوسفند معروف است چون از گوشت گوسفند استفاده میشود.
  • مراحل بترتیب: تفت پیاز بعد گوشت بعد قارچ بعد سس گوجه یا کچاپ بعد نخود سبز یا سبزیهای معطر و در آخر سبر و فلفل
  • پیاز ژولین باشد و قبل از سرخ کردن به پیاز نمک زده شود جهت کاراملی شدن
  • سس بشامل را با شیر و آرد و کره درست میکنیم، آرد را وقتی شیر سرد است به آن اضافه میکنیم
  • سیب زمینی را بصورت پوره در میاریم و درون ظرل بترتیب: مایه، آویشن، سیب زمینی، سس بشامل میریزیم
  • در فر بمدتی که بشامل طلائی شود.

تنهائی و خوشبختی loneliness and happiness

 
Loneliness is not my happiness

پس چگونه به تنهایی، خوشبختی را پیدا کنیم
۱٫ توقعات کمتر

یکی از عوامل کلیدی در خوشبختی این است که انتظارات خودمان را برآورده نکنیم. اینها می تواند توقعاتی باشد که چقدر باید به دست می آوردیم، زندگی ما تا الان چگونه باید می گذشت، چگونه باید در جامعه نگاه کنیم، با وقت خود چه کار باید بکنیم، چقدر باید درآمد داشته باشیم و غیره و غیره.

اما چرا؟ چرا این همه انتظار از زندگی یک انسان داریم؟ مبنای این انتظارات چیست؟

به همین ترتیب، وقتی تنها هستیم، انتظاراتی از آنچه باید در آن زمان انجام دهیم، داریم. باید چیزی برای پر کردن آن زمان وجود داشته باشد، چه خواندن یک رمان کلاسیک، یادگیری در مورد امور مالی شخصی یا گوش دادن به یک پادکست.

اینها همه چیزهای عالی هستند، اما حتی اگر گاهی اوقات هیچ یک از آنها را انجام ندهیم، اشکالی ندارد. 

ما افراد دیگر را در یوتیوب و اینستاگرام می بینیم که همه خوشحال و سازنده هستند و این باعث می شود خودمان را زیر سوال ببریم. من به عنوان یکی، راه بی اهمیتی را انتخاب کرده ام. من نه رویای بزرگی برای زندگی ام دارم، نه اهداف بزرگی دارم و نه شغلی بزرگ. قبلا” آره شغلم بزرگ بود ولی ازش لدت نمیبردم. تنها چیزی ک بهش فکر می کنم اینه که چجوری می تونم با بدن و طبیعتم هماهنگ باشم تا بتونم با خردی که در درونم وجود دارد ارتباط برقرار کنم.

این خرد چیزی است که من در حیوانات، به ویژه سگ برادرم ، زیاد می بینم. او نیازهای اساسی برای شاد بودن را دارد و در تنهایی به موفقیت می رسد و من واقعاً به آن احترام می گذارم.

بنابراین، امیدوارم منظور من را متوجه شده باشید. توقعاتی که از خود و زندگی تان دارید را کاهش دهید. کارها را آهسته پیش بگیرید و به خودتان فرصت دهید تا زنده باشید و نه چیز دیگر.

تنها انتظاری که از خودم دارم این است که آیا به بدن و سلامتم گوش می دهم یا خیر. انتظار دارم به خودم اجازه بدهم انسان باشم. این یک فکر ابتدایی است، اما این چیزی است که در مورد انسان ها وجود دارد، ما نمی دانیم چگونه به خودمان اجازه دهیم فقط یک انسان باشیم. البته بیشتر از سلامتیمون به زمان اهمیت بدیم اصولا هیچکسی نمیخواد مولتی میلیاردر باشه ولی زمان استفاده از اونو نداشته باشه مگر کسانی که میخوان sacrifice یعنی خودشونو برا کسانی فدا کنن.

۲٫ زمان نمایش را کاهش دهید

حالا، از یک نکته بسیار مبتنی بر احساس، به یک نکته فوق العاده مبتنی بر اکشن رسیدم. تا جایی که می توانید گوشی یا لپ تاپ خود را دور بریزید. قابل توجه است که چگونه دستگاه های “هوشمند” ما را مجبور می کنند کارها را ناخودآگاه انجام دهیم.

طومار عذاب و اصرار مداوم برای جستجوی چیزی برای ما سالم نیست. یکی از حامیان اصلی این موضوع شبکه های اجتماعی است. ارتباط قوی بین رسانه های اجتماعی و افزایش خطر افسردگی، اضطراب، تنهایی، آسیب رساندن به خود و حتی خودکشی وجود داره.

به مواقعی فکر کنید که بی خیال تلفن خود را برای بررسی اینکه آیا چیزی وجود دارد یا نه و سپس دقایقی می گذرد و شما همچنان از آن برای انجام کاری استفاده می کنید که واقعاً قصد انجام آن را نداشتید، فکر کنید. این واقعاً در رفتار ما ریشه دوانده است.

من خودم اخیراً قصد داشتم اکانت اینستاگرام خودما غیرفعال کنم و فقط چند روزی موفق شدم، اما می توانم ببینم که چگونه باعث می شود ارتباطم قطع شود و این فقط اینستاگرام نیست. اینترنت منبع بی‌نهایت ارزشمندی است و اگر به آن اجازه دهیم ما را کنترل کند، ذهن خود را با اطلاعاتی که واقعاً به آن نیاز نداریم پر می‌کنیم.

زندگی خود را ساده کنید، نیازی نیست که همیشه این همه دور و بر ما یا در سر ما باشد! همه پاسخ های ما در درون خودمان است، فقط باید به آنها متصل شویم. و این به زمان و سکون نیاز دارد. اینترنت این را به ما نمی دهد.

برای کمک به خود در انجام این کار، تلفن خود را در فاصله ای قرار دهید که برای دریافت آن باید بایستید و راه بروید. این باعث ایجاد شکافی بین میل بی فکر برای بررسی آن و تلاشی که برای رسیدن به آن نیاز است ایجاد می کند.

در این زمان، باید بپرسید که آیا واقعاً نیاز به استفاده از آن دارید یا خیر. همچنین می‌توانید با weekly report که هر هفته تلفنهای اندروید و آیفن یما میدهند ار وضعیت خودمون مطلع شویم.

این فعالیت های بی فکر واقعاً احساس نارضایتی را بیشتر و بیشتر می کند و بیایید سعی کنیم از آنها دور شویم. دشوار خواهد بود اما یک تغییر ارزشمند خواهد بود.

۳٫ علایق را کشف کنید

این واضح ترین توصیه در مورد یافتن شادی به تنهایی است. و، من فکر می کنم واقعا کمک می کند، اما شما باید به این مسئله دقت داشته یاشید که فقط پیدا کردن یک سرگرمی لزوما به شما کمک نمی کند که به تنهایی خوشبختی را پیدا کنید. بنابراین، اجازه دهید چند ایده در مورد علایقی که می توانید در زمان تنهایی به آنها بپردازید را بگم 

ساز جدیدی مانند گیتار یا پیانو را یاد بگیرید
کتاب های داستانی بخوانید. توصیه های جک ادواردز را جدی بگیرید.
خوشنویسی یا نفاشی را یاد بگیرید.
یک روز در میان یک غذای جدید یاد بگیرید.
یک زبان جدید یاد بگیرید
یک کار جانبی را شروع کنید، مانند وبلاگ نویسی، راه اندازی فروشگاه.
باغبانی
به یک باشگاه ورزشی بپیوندید.
رقص یاد بگیر اضن همه رو فراموش کن برقص، همونقدر که بلدی برقص.
حنی یاد بگیر به بدن خودت احترام بزاری و بدنتو فیت کنی.  

اینها چند ایده هستند که می توانید آنها را امتحان کنید. هر بار یکی را انتخاب کنید، خود را بیش از حد شلوغ نکنید. ابتدا با کسی که بیشتر به شما علاقه مند است بروید.

۴٫ خودتان را درک کنید

اگر برایتان سخت بود که به تنهایی شاد باشید، نشانه آن است که چیزی وجود دارد که باید در مورد خودتان بفهمید. برخی از احساسات در قلب شما که توجه شما را می خواهد. این محل ناراحتی است و این طبیعی است.

«از ناراحتی نترسید. اگر نتوانید خود را در موقعیتی قرار دهید که ناراحت هستید، هرگز رشد نخواهید کرد. شما هرگز تغییر نخواهید کرد. هرگز یاد نخواهید گرفت.»
– جیسون رینولدز

یک چیز خاص دیگر در مورد ما انسان ها وجود دارد – فقط به این دلیل که چیزی را می دانیم، به این معنی نیست که ما هم آن را احساس می کنیم. مثلا من می دانم که یک انسان هستم و می توانم خوشحال باشم. زندگی من چیزی نیست که بتوان آن را با دستاوردها سنجید. می‌توانم این را بنویسم و ​​در ذهنم بدانم، اما در آسیب‌پذیرترین لحظاتم، نشان می‌دهد که واقعاً احساس نمی‌کنم این درست باشد. من در افکارم مثبت شده ام، اما در احساساتم نه. این چیزی است که دیر ولی بالاخره آموختم.

بنابراین، چرا فکر می کنید که به تنهایی خوشحال نیستید؟ آیا واقعا دلیل آن است؟ وقتی تنها هستید چه احساسی دارید؟

به این سوالات پاسخ دهید و همراه با افکار خود بر روی احساس تمرکز کنید. شخصا” اصلا دوس ندارم خودمون دنبال ناراحتی برویم ولی اگر اینچنین است، به آن مکان های ناراحت کننده بروید تا واقعا خودتان را درک کنید. پاسخ در درون شماست.

۵٫ سپاسگزاری کنید

اینکه از کی یا چی باید قدردانی کنیم رو نمیدونم اینکه همه توو همه شرایط میگن خدارو شکر که بدتر نشد که طرز فکر خوبی نیست مثلا من بی احنیاطی میکنم با سرعت موتور سواری میکنم و بعد یه حادثه و نقص عضو و شکر گزاری از اینکه بدتر نشده، احساس قدردانی یک موهبت است ولیکن این بدان معنی نیست که ما خطا کار باشیم و شکرگزاری از اینکه میتونست فاجعه بشه که نشده. آنچه در مورد قدردانی عالی است این است که می توانید آن را تلقین کنید. حتی اگر اخیراً احساس شکرگزاری نکرده‌اید، می‌توانید این احساس را در خود ایجاد کنید. شما حتی می توانید آن را به یک تمرین تبدیل کنید، سپس یک عادت، که سپس تبدیل به یک رفتار می شود.

این که چگونه به یافتن شادی به تنهایی کمک می کند این است که متوجه می شوید چیزهای بزرگ زیادی در شما و زندگی شما وجود دارد که فراموش کرده اید قدردان آنها باشید. به جای اینکه برای یافتن شادی به بیرون نگاه کنید، سپاسگزاری باعث می شود آن را در درون خود پیدا کنید و این بسیار قدرتمند است.

و دوباره، فقط گفتن اینکه برای چیزی سپاسگزار هستید، واقعاً به این معنی نیست که واقعاً برای آن احساس سپاسگزاری دارید. اما اجازه ندهید این شما را دلسرد کند. اگر گاهی اوقات احساس قدردانی برای شما قوی نباشد، اشکالی ندارد. به عنوان مثال: یک خانه. من از خانه ام سپاسگزارم زیرا سرپناه می دهد زیرا این را فراهم می کند و این را فراهم می کند و این را فراهم می کند.



۶٫ صبور باشید

 اگر در حالتی هستید که با تنهایی خود احساس خوشبختی یا راحتی نمی کنید، بدانید که صبر مهم خواهد بود.

من می دانم که ما غرق فیلم ها و مطالعات موردی افرادی هستیم که در مدت زمان کوتاهی به اهداف بزرگی دست می یابند، مانند کسب درآمد بالا اونم یک شبه، و باعث می شوند که ما احساس سرافکندگی کنیم فقط به یاد داشته باشید که از طبیعت بیاموزیم همه چیز در تعادل کامل کار می کند، بدون عجله، آهسته و پیوسته و همچنان، هیچ قدرتی بالاتر از آن نیست. درست مثل مادری که ۹ ماه بچه ای رو توو شکم خودش نگه میداره یا دیتی که گذشت هر لحظه از اون ساعتها میگذره موفق کسی ه ک توو اون لحظات شاد باشه.


۷٫ سلامت روان را در اولویت قرار دهید

و فقط به عنوان یادداشت پایانی، می‌خواستم تأیید کنم که تجربه تنها بودن و ناراضی نبودن از آن آسان نیست. این محل پرورش بسیاری از افکار و احساسات ناخوشایند می شود. مواظب خودت باش سلامتی خود را در اولویت قرار بده، شاد بودن به تنهایی یکی از بزرگترین موهباتی است که میتوان تجربه کرد و می دانم که به سراغ شما هم می آید.