اثر پروانه ای

اثر پروانه ای به زبان ساده به معنی این است که رویدادهای کوچک و به ظاهر بی‌اهمیت، ممکن است در نهایت منجر به عواقب بسیار بزرگ‌ تری شوند. فرقی نمی‌کند این عواقب بد است یا خوب. به عبارت دیگر، این رویدادها تأثیرات غیرخطی بر روی سیستم‌های بسیار پیچیده دارند، از نقطه نظر عوام، اصطلاح “اثر پروانه ای” تقریباً همیشه اشتباه استفاده می شود. در واقع اثر پروانه‌ای به این اشاره دارد که چیزهای کوچک در یک سیستم پیچیده ممکن است تأثیرات بزرگ و عظیمی داشته باشند و ممکن هم هست که هیچ تأثیری نداشته باشند، تقریباً غیر ممکن است که بدانیم کدام یک اتفاق می اقتد. در حقیقت اصطلاح “اثر پروانه‌ ای” در دهه ۱۹۶۰ توسط ادوارد لورنز، کارشناس هواشناسی در موسسه فناوری ماساچوست، که در حال مطالعه الگوهای آب و هوا بود ابداع شد. او  نشان می‌دهد اگر دو نقطه یک منطقه را مقایسه کنید که آب و هوای فعلی آن‌ها نزدیک به هم هستند،  احتمال دارد که آن دو به زودی از هم دور شوند و بعداً یک منطقه ممکن است با طوفان‌های شدید همراه شود، در حالی که منطقه دیگر آرام باشد.

در حالی که بیشتر مردم فکر می‌ کردند اثر پروانه‌ای به این معناست که تغییرات کوچک می‌توانند عواقب بزرگی به همراه داشته باشند. لورنز سعی داشت بگوید که ما نمی‌توانیم این تغییرات را پیگیری کنیم. چرا که ما واقعاً نمی‌دانیم چه چیزی می‌تواند باعث تغییر الگوی آب و هوایی شود. یا در زندگی واقعی ما دقیقاً نمی‌دانیم چه چیزی باعث تغییرات بزرگ می‌شود.

 

 

 

 

 

 

اثر پروانه‌ ای از یک تصمیم یا تغییر حرف میزند که به طور کلی تحول ایجاد کند. مثلا فرض کنید امروز در خیابان به فردی لبخند بزنید. آن شخص با لبخند شما حال بهتری پیدا کند و از اتفاق آن شخص یک جراح باشد و به خاطر حال خوبش، جراحی موفقی را به پایان می‌ رساند. شخص تحت جراحی که امیدی به زنده ماندنش نبوده، حالا زنده می‌ ماند و بعد از آن شیوه زندگی خود را تغییر می‌ دهد؛ غذای سالم می‌خورد، با همسرش رفتار بهتری دارد و برای زندگی سالم‌ تر بیشترین تلاشش را می‌ کند و به همین طریق تاثیرات مختلفی بر جهان گذاشته می‌ شود، حال آنکه اگر بخواهیم اثر مرکب لبخند را بررسی کنیم این‌گونه است که یک خنده کوچک چند ثانیه‌ ای و عادت به آن می‌ تواند در بلند مدت ما را شاداب‌ تر و جوان‌ تر نگه دارد. ممکن است ما همیشه بخندیم اما اثر پروانه ای آن می‌ تواند ناشی از یک لبخند کوچک از بین هزاران لبخندی که  می‌زنیم باشد. زمانی که به هدف خود دست پیدا نمی کنید، ناکامی رخ داده دقیقا نتیجه کارهای خودمان است و هیچ فرد دیگری در این قضیه نقش ندارد، باید مسئولیت کارهای خود را قبول کنیم. برای مقابله با شکست و پیامدهای آن، بپذیرید که یک یا چند کار اشتباه انجام داده اید و به همین علت اهدافتان محقق نشده اند. در غیر این صورت نمی توانید به بررسی اشتباهات رخ داده بپردازید و راهکارهای بهتری پیدا کنید. بنابراین برای پیشرفت در زندگی، رسیدن به خواسته ها و ساختن یک شخصیت قدرتمند باید برای پذیرش نتیجه کارهایی که خودمان مسئولیت انجام آن ها را برعهده داشته ایم، مقاومت نکنیم.همین.

راستی من یه دوستی دارم که همیشه لبخند میزنه.